••• آسمانه

♥ مطالب ادبی .!.!.!.!. مطالب مذهبی ♥

داستان حضرت آدم در قرآن

*قطعاً داستان عيسي نزد خدا مانند داستان آدم است که او را از خاک آفريد، سپس به او فرمود:باش؛ پس بي درنگ شد.

*و بر آنان داستان دو پسر آدم را به راستى و درستى بخوان، كه چون قربانى‏اى عرضه داشتند، از يكى از آنها پذيرفته شد و از ديگرى پذيرفته نشد، [قابيل به هابيل‏] گفت تو را خواهم كشت، گفت خداوند تنها از پرهيزگاران مى‏پذيرد.مسلماً اگر تو براي کشتن من دستت را دراز کني، من براي کشتن تو دستم را دراز نمي کنم؛ زيرا از خدا پروردگار جهانيان مي ترسم.من مى‏خواهم كه بار گناه من و گناه خودت را بر دوش كشى و از دوزخيان شوى، و اين جزاى ستمگران است‏. پس نفس اش او را به قتل برادرش ترغيب كرد و وى را كشت و از زيانكاران شد.پس خدا کلاغي را برانگيخت که زمين را مي کاويد تا به او نشان دهد که چگونه جسد برادرش را پنهان کند.فرياد زد: واي بر من! آيا ناتوان و عاجز بودم از اينکه مانند اين کلاغ باشم تا جسد برادرم را پنهان کنم؟! نهايتاً از پشيمانان شد.
*و اي آدم! تو و همسرت در اين بهشت سکونت گيريد، و از هر جا که خواستيد بخوريد، و به اين درخت نزديک مشويد که ازستمکاران خواهيد شد.
*پس شيطان، آن دو را وسوسه کرد تا آنچه از شرمگاه بدنشان بر آنان پوشيده بود نمايان کند،گفت: پروردگارتان شما را از اين درخت نهي نکرده مگر از اين جهت که مبادا دو فرشته گرديد، يا از جاودانان شويد.و براي هر دو سوگند سخت و استوار ياد کرد که يقيناً من براي شما از خير خواهانم.
*پس آن دو را با مکر و فريب از مقام و منزلتشان فرود آورد ، هنگامي که از آن درخت چشيدند، شرمگاه بدنشان بر دو نفرشان نمايان شد و هر دو دست به کار چسبانيدن برگ بهشت به خود شدند؛ و پروردگارشان بر آن دو بانگ زد: آيا من شما را از آن درخت نهي نکردم، وبه شما نگفتم: بي ترديد شيطان براي شما دشمني آشکار است؟!
*گفتند: پروردگارا! ما بر خود ستم ورزيديم، و اگر ما را نيامرزي و به ما رحم نکني مسلماً از زيانکاران خواهيم بود.
*خدا فرمود: از اين جايگاه و مقام فرود آييد، در حالي که دشمن يکديگريد، و براي شما در زمين تا مدتي قرارگاه و مايه برخورداري است.
*پروردگار فرمود: در آن زندگي مي کنيد، و در آن مي ميريد، و از آن بيرون مي آييد.
*اي فرزندان آدم! ما لباسي که شرمگاهتان را مي پوشاند، و لباسي فاخر و گران که مايه زينت و جمال است، براي شما نازل کرديم؛ و لباس تقوا بهتر است، و اين از نشانه هاي خداست، باشد که متذکّر شوند.
*اي فرزندان آدم! شيطان، شما را نفريبد چنان که پدر و مادرتان را از بهشت بيرون کرد، لباسشان را از اندامشان بر مي کشيد تا شرمگاهشان را به آنان بنماياند، او و دار و دسته اش شما را از آنجا که شما آنان را نمي بينيد مي بينند، ما شياطين را سرپرست و ياران کساني قرار داديم که ايمان نمي آورند.
*اي فرزندان آدم! در هر مسجدي، آرايش و زينت همراه خود برگيريد، و بخوريد و بياشاميد و اسراف نکنيد؛ زيرا خدا اسراف کنندگان را دوست ندارد.
*اي فرزندان آدم! چون پيامبراني از جنس خودتان به سويتان آيند که آياتم را بر شما بخوانند ؛ پس کساني که بپرهيزند و اصلاح کنند، نه بيمي بر آنان است و نه اندوهگين شوند.
*و هنگامي را که پروردگارت از صلب بني آدم نسلشان را پديد آورد، و آنان را  بر خودشان گواه گرفت آيا من پروردگار شما نيستم؟ گفتند: آري، گواهي داديم. تا روز قيامت نگوييد: ما از اين بي خبر بوديم. يا نگوييد: پدرانمان پيش از ما مشرک بودند، و ما فرزنداني پس از آنان بوديم آيا ما را به خاطر آنچه باطل گرايان انجام دادند، هلاک مي کني؟
*و اين گونه آيات را تفصيل و توضيح مي دهيم و براي اينکه بازگردند.و سرگذشت کسي که آيات خود را به او عطا کرديم و او عملاً از آنان جدا شد، براي آنان بخوان؛ پس شيطان او را دنبال کرد و در نتيجه از گمراهان شد. و اگر مي خواستيم به وسيله آن آيات بالا مي برديم، ولي او به امور ناچيز مادي و لذت هايِ زودگذرِ دنيايي تمايل پيدا کرد واز هواي نفسش پيروي نمود؛ پس داستانش چون داستان سگ است اگر به او هجوم بري، زبان از کام بيرون مي آورد، واگر به حال خودش واگذاري  زبان از کام بيرون مي آورد. اين داستان گروهي است که آيات ما را تکذيب کردند؛ پس اين داستان را حکايت کن، شايد بينديشند.
*بد است داستان گروهي که آيات ما را تکذيب کردند وهمواره به خود ستم روا مي داشتند.هر که را خدا هدايت کند، پس او راه يافته واقعي است، و کساني را که گمراه نمايد، پس فقط اينان زيانکارانند.
*يقيناً پيش از اين به آدم سفارش کرديم پس فراموش کرد و عزمي استوار براي او نيافتيم.
*و هنگامي را که به فرشتگان گفتيم: براي آدم سجده کنيد. همه سجده کردند مگر ابليس که روي برتافت.
*پس گفتيم: اي آدم! مسلماً اين دشمني است براي تو و همسرت، پس شما را از بهشت بيرون نکند که در مشقت و رنج افتي.
*قطعاً براي تو است که نه گرسنه شوي و نه برهنه گردي.
*و نه در آن تشنه شوي و نه دچار آفتاب زدگي گردي.
*پس شيطان او را وسوسه کرد، گفت: اي آدم! آيا تو را به درخت جاودان و سلطنتي که کهنه نمي شود، راهنمايي کنم؟
*پس هر دو از ميوه آن خوردند، در نتيجه شرمگاهشان بر آنان پديدار شد و شروع به چسباندن برگ هاي درختان بهشت بر خود کردند. و آدم پروردگارش را نافرماني کرد و ناکام ماند.
*آن گاه پروردگارش او را برگزيد و توبه اش را پذيرفت و او را راهنمايي کرد.
*گفت: هر دو با هم از بهشت فرود آييد که برخي از شما دشمن برخي ديگرند، پس اگر از سوي من هدايتي به شما رسيد، هر کس از هدايتم پيروي کند، نه گمراه مي شود و نه به مشقت و رنج مي افتد.
*اي مردم! ما شما را از يک مرد و زن آفريديم و ملت ها و قبيله ها قرار داديم تا يکديگر را بشناسيد. بي ترديد گرامي ترين شما نزد خدا پرهيزکارترين شماست. يقيناً خدا دانا و آگاه است.
 
 
 
 
 
 
+ نوشته شده در چهار شنبه 7 شهريور 1397برچسب:قرآن,آدم,حوا,اولین بشر,اولین پیامبر,شیطان,بهشت,جنت,داستان عیسی,هابیل,قابیل,پسران آدم,ابلیس,زن و مرد, ساعت 14:26 توسط آزاده یاسینی